نوشته شده توسط : YOUNES


دوستي گلداني ست



                 که دميده است براو شاخه گلي


                                برلب هر برگش


                                            نقشي از نقش بهار


                                                                از طراوت سرشار


             بشکند روزي اگر شاخه اي از اين گل سرخ


                                                                    دوستي مي ميرد


                                                                                 آشتي مي رود از خانه ما




:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 350
|
امتیاز مطلب : 132
|
تعداد امتیازدهندگان : 42
|
مجموع امتیاز : 42
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : YOUNES


 
عشق يعني : دفتر تلفن محرمانه نداشته باشي.
 عشق يعني : مجبور نباشي تنهايي غذا بخوري.
 عشق يعني :رازي بين من و تو.
 عشق يعني : آرزوهاتونو به هم ديگه بگين.
 عشق يعني : يه کيک خونگي براي روز تولدش.
 عشق يعني : به هزار زبون بهش بگي دوستش داري.
 عشق يعني : کسي که دلتو ببره.
 عشق يعني. : بعضي وقتها اشک زياد ريختن.
 عشق يعني : همين کنار هم بودن.
 عشق يعني : همون نيرويي که توي فضا مي چرخه.
 عشق يعني:احساس فوق العاده اي که همه جادوروبرت هست.
 عشق يعني : آدم احساس کنه زمين زير پاش نيست.
 عشق يعني : ضربه فني شدن.
 عشق يعني : کاري کني که به جز عشق تو هيچي نبينه.
 عشق يعني : اين فکر که چقدر خوبه که اون تو رو بخواد.
 عشق يعني : قشنگ ترين لباساتو براش بپوشي.
 عشق يعني : ترانه که تو رو به ياد اون مي ندازه.
 عشق يعني : بزاري از خودش تعريف کنه.
 عشق يعني : منتظر تلفنش باشي.
 عشق يعني : بدوني واسه تولدش چه هديه اي دوست داره.
 عشق يعني : ديدن خوشحاليش.
 عشق يعني : با نگاهت اونو به خودت جذب کني.
 عشق يعني : غرورش رو جريحه دار نکني.
 عشق يعني : سليقه شو مسخره نکني.
 عشق يعني : فکر نکني مجبوره تا ابد با تو بمونه.
 عشق يعني : وقتي ديدنش کافيه تا تو رو از خود بي خود کني.
 عشق يعني : لباسي رو که برات خريده بپوشي.
 عشق يعني : زير نور مهتاب براش شعر بخوني.
 عشق يعني : وقتي خوابه تماشاش کني.
 عشق يعني : بدون اون انگار توي بيابونه سر گردوني.
 عشق يعني : دلشو نشکني
عشق يعني : وقتي اونو مي بيني داغ کني.
 عشق يعني : واسش آوازه عاشقانه بخوني.
 عشق يعني :مرتب ببريش بيرون
 عشق يعني : بهش بگي که بدون آرايشم قشنگه
 عشق يعني : نقطه ضعفاشو بشناسي
 عشق يعني : ستاره ي محبوبش باشي




:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 368
|
امتیاز مطلب : 123
|
تعداد امتیازدهندگان : 44
|
مجموع امتیاز : 44
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : YOUNES

 

 

عشق يک جوشش کور است و پيوندي از سر نابينايي،
دوست داشتن پيوندي خودآگاه واز روي بصيرت روشن و زلال .


 

عشق بيشتر از غريزه آب مي خورد وهرچه از غريزه سر زند بي ارزش است،
دوست داشتن از روح طلوع مي کند وتا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج ميگيرد .


 

عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست،و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر ميگذارد


 

دوست داشتن در وراي سن و زمان و مزاج زندگي ميکند.


 

عشق طوفاني ومتلاطم است،
دوست داشتن آرام و استوار و پروقار وسرشاراز نجابت.

عشق جنون است و جنون چيزي جز خرابي و پريشاني "فهميدن و انديشيدن "نيست،

دوست داشتن ،دراوج،از سر حد عقل فراتر ميرودو فهميدن و انديشيدن را از زمين ميکند
و باخود به قله ي بلند اشراق ميبرد.


 

عشق زيبايي هاي دلخواه را در معشوق مي آفريند،
دوست داشتن زيبايي هاي دلخواه را در دوست مي بيند و مي يابد.

عشق يک فريب بزرگ و قوي است ، دوست داشتن يک صداقت راستين و صميمي،بي انتها و مطلق
.

عشق در دريا غرق شدن است،

دوست داشتن در دريا شنا کردن.

عشق بينايي را ميگيرد،

دوست داشتن بينايي ميدهد.

عشق خشن است و شديد و ناپايدار،

دوست داشتن لطيف است و نرم و پايدار.

عشق همواره با شک آلوده است،

دوست داشتن سرا پا يقين است و شک ناپذير.

ازعشق هرچه بيشتر نوشيم سيراب تر ميشويم،

از دوست داشتن هرچه بيشتر ،تشنه تر.


 

عشق نيرويي است در عاشق ،که او را به معشوق ميکشاند،
دوست داشتن جاذبه اي در دوست ، که دوست را به دوست مي برد.

عشق تملک معشوق است،

دوست داشتن تشنگي محو شدن در دوست.


 

عشق معشوق را مجهول و گمنام مي خواهد تا در انحصار او بماند،
دوست داشتن دوست را محبوب و عزيز ميخواهد وميخواهد که همه ي دلها آنچه را او از دوست در خود دارد ،داشته باشند.

در عشق رقيب منفور است،

در دوست داشتن است که:“هواداران کويش را چو جان خويشتن دارند
که حسد شاخصه ي عشق است

عشق معشوق را طعمه ي خويش ميبيند
و همواره در اضطراب است که ديگري از چنگش نربايد
و اگر ربود با هردو دشمني مي ورزد و معشوق نيز منفور ميگردد .


دوست داشتن ايمان است و ايمان يک روح مطلق است
يک ابديت بي مرز است ; که از جنس اين عالم نيست




:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 345
|
امتیاز مطلب : 149
|
تعداد امتیازدهندگان : 48
|
مجموع امتیاز : 48
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : YOUNES


 


 

من از خدا خواستم که پليدي هاي مرا بزدايد



 

  خدا گفت : نه



 

   آنها براي اين در تو نيستند که من آنها را بزدايم .بلکه آنها براي اين در تو هستند که تو در برابرشان پايداري کني


 

  من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد


 

خدا گفت : نه


 

  روح تو کامل است . بدن تو موقتي است  


 

  من از خدا خواستم به من شکيبائي دهد


 

  خدا گفت : نه





 

  شکيبائي بر اثر سختي ها به دست مي آيد. شکيبائي دادني نيست بلکه به دست آوردني است


 

    من از خدا خواستم تا به من خوشبختي دهد


 

  خدا گفت : نه  


 

  من به تو برکت مي دهم
خوشبختي به خودت بستگي دارد


 
من از خدا خواستم تا از درد ها
آزادم سازد

 

  خدا گفت : نه


 

  درد و رنج تو را از اين جهان دور کرده و به من نزديک تر مي سازد


 

    من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد


 

  خدا گفت : نه


 

 تو خودت بايد رشد کني ولي من تو را مي پيرايم تا ميوه دهي


 

  من از خدا خواستم به من چيزهائي دهد تا از زندگي خوشم بيايد


 

  خدا گفت : نه


 

    من به تو زندگي مي بخشم تا تو از هم? آن چيزها لذت ببري


 

    من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا ديگران را همان طور که او دوست دارد ، دوست داشته باشم


 

    خدا گفت : ... سرانجام مطلب را گرفتي


 
امروز روز تو خواهد بود
آن را هدر نده

 

  باشد که خداوند تو را برکت دهد...


 

  براي دنيا ممکن است تو فقط يک نفر باشي ولي براي يک نفر، تو ممکن است به انداز? دنيا ارزش داشته باشي


 

  داوري نکن تا داوري نشوي . آنچه را رخ مي دهد درک کن و بدان که برکت خواهي يافت





:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 401
|
امتیاز مطلب : 139
|
تعداد امتیازدهندگان : 49
|
مجموع امتیاز : 49
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : YOUNES




در مصلحت عشق جز وفا نميدانم
کنار عشق بمانم چون جفا نميدانم
بر دورويان عالم جز جفا نميدانم
هديه اي بهتر از عشق از خدا نمي خواهم
در زلالي عشق جز صفا نميدانم
چون عاشقم ترک وفا هرگز نميدانم
خرده بر من نگير که جز وفا نميدانم.....




:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 421
|
امتیاز مطلب : 149
|
تعداد امتیازدهندگان : 50
|
مجموع امتیاز : 50
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : YOUNES



بهترين و جديدترين خدمات وبلاگ نويسان جوان                www.bahar22.com


بهاربيست                   www.bahar22.comاي نازنين جواب معماي من تويي

تنها چراغ روشن شبهاي من تويي

وفتي دلم گرفت از انبوه ابرها بهاربيست                   www.bahar22.com

احساس آفتابي دنياي من تويي

بهاربيست                   www.bahar22.comاي سرو سربلند! دلم بال و پر گرفت

آواز آسماني روياي من تويي

خونم به گردنت اگر از من جدا شويبهاربيست                   www.bahar22.com

زيرا دليل روشن فرداي من تويي

بهاربيست                   www.bahar22.comامشب هواي کوه و بيابان به سر زده است

دست مرا بگير که مجنون من تويي

 

 بهار-بيست دات کام   تصاوير زيبا سازي وبلاگ    www.bahar22.com

بهار-بيست دات کام   تصاوير زيبا سازي وبلاگ    www.bahar22.comتا حالا تو زندگي اين حس برات بوجود اومده (احساسش کردي) که دلت براي کسي اون قدر (اون قدر) تنگ ميشه که دوست داري اونو از روياهات بيرون بکشي و توي دنياي واقعي بغلش کنيبهار-بيست دات کام   تصاوير زيبا سازي وبلاگ    www.bahar22.com



:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 390
|
امتیاز مطلب : 117
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : YOUNES

اسير عشق

آينه پرسيد که چرا دير کرده است ؟ نکند دل ديگري اورا اسير کرده است ؟ خنديدم و گفتم او فقط اسير من است تنها دقايقي چند تاخير کرده است گفتم امروز هوا سرد بوده است شايد موعد قرار تغيير کرده است خنديد به سادگيم آينه و گفت احساس پاک تورا زنجير کرده است گفتم ار عشق من چنين سخن مگوي گفت : خوابي سالها دير کرده است در ايينه به خود نگاه ميکنم آه عشق او عجيب مرا پير کرده است راست گفت آيينه که منتظر نباش او براي هميشه دير کرده است



:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 438
|
امتیاز مطلب : 130
|
تعداد امتیازدهندگان : 41
|
مجموع امتیاز : 41
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : YOUNES

اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش مي کردي
تمامي ذرات وجودت عشق را فرياد مي کرد
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من مي دوختي
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهاي يک عشق زميني را با خود به عرش خداوند ببرم
اي کاش مي دانستي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمي شکستي
گر چه خانه ي شيطان شايسته ي ويراني است
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم لحظه اي مرا نمي آزردي
که اين غريبه ي تنها , جز نگاه معصومت پنجره اي
و جز عشقت بهانه اي براي زيستن ندارد
اي کاش مي دانستي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم همه چيز را فدايم مي کردي
اگر مي دانستي که چقدر دوستت دارم
همه آن چيز ها که در بندت کشيده رها مي کردي
غرورت را ...... قلبت را ...... حرفت را
کاش مي دانستي که چقدر دوستت دارم
و مرا از اين عذاب رها مي کردي
اي کاش تمام اينها را مي دانستي

 



:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 389
|
امتیاز مطلب : 116
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : YOUNES

عشق را درتو

تو را در دل

دلم را موقع تپیدن

و تپیدن را به خاطر تو دوست دارم

من غم را در سکوت

سکوت را در شب

شب را در بستر

و بستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم

من دنیا را به خاطر خدایش ، خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم



:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 541
|
امتیاز مطلب : 109
|
تعداد امتیازدهندگان : 35
|
مجموع امتیاز : 35
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : YOUNES

قاصدک
 
روزی روزگاری عاشقی در گوشه ای نشسته و غم گرفته بود……
 
از یار و یاورش دور بود و غمی بالاتر از غم عاشقی در دل داشت ….
 
در حالی که اشک میریخت و هق هق دلتنگی به سر میداد
 
 قاصدکی  بر روی دستان اون نشست….. گویا از سوی کسی آمده بود……
 
قاصدکی که انگار  شبنمی بر روی آن نشسته بود…..
 
شبنمی که بوی اشک میداد ، بوی عاشقی میداد و در نگاه آن شبنمی که
 
 بر روی قاصدک نشسته بود چشمان خیس یارش نمایان بود……….
 
عاشق دلتنگ تر شد و بغض گلویش را گرفت ….. قاصدک را با دستانش گرفت
 
 و  با آن درد دل هایش را سر داد و بر آن بوسه  ای زد 
 
و در جواب با نفسی از اعماق وجودش قاصدک را فرستاد...
 
اما قاصدک پرپر شد ، شکسته شد و از ادامه سفر بازماند…….
 
سنگینی اشکهای عاشق بر روی قاصدک مانع سفر کردن او شد.....
 
تمام درد دل ها بر باد رفت و تمام اشکهای عاشق نیز بر زمین ریخت …..
 
عاشق از دلتنگی شکسته شد و معشوق نیز در آن سوی دنیا
 
 همچنان منتظر قاصدک ماند تا از این انتظار تلخ پر پر شد....



:: موضوعات مرتبط: دفتر دل , ,
:: بازدید از این مطلب : 519
|
امتیاز مطلب : 128
|
تعداد امتیازدهندگان : 39
|
مجموع امتیاز : 39
تاریخ انتشار : 11 تير 1389 | نظرات ()